سلام بر همه. جيواد گفت 2 ماه حدودا زمان ميبره تا مشکلت حل بشه. نميدونم والا. الان که فرقي نکرده. خسته شدم ديگه. فقط يه موضوعي که فکرم رو مشغول کرده دعاهايي که داد چاپي بود و نه با زعفران و يا نوشته نشده بود خدا کنه جواب بده به خدا ما گناه داريم. من خيلي به در بسته ميخورم. به خدا ميگم. آبروم داره جلو همکارام ميره. همه موندن ميگن چرا انقدر بن بست و گره توي کار تو هست. حتي يکيشون به خنده گفت فکر کنم طلسمت کردن که بقيه خنديدن گفتن اين خرافات ها چيه. روم نميشه بگم ک به خدا همينه و خرافات نيست چي بگم. مجبورم فقط به خدا ميگم خدا هم که فعلا" انگار نعوذ بالله من رو نميبينه يا تحويل نميگيره. اونقدرا هستن که نماز شب ميخونن حتي گناه هم نميکنن چه ميدونم دائم مشغول راز و نيازن ديگه چيکار به ما داره خدا که تازه طلسم هم شديم و يه جن هم مامور شده زجر بده. ولي شايد اگه من هم از شر اين جنا و طلسمها خلاص ميشدم عبادتم بيشتر از اين ميشد اما نميزاره اين موجود لعنتي. فکر طلسم شکن و باطل السحر و جن گير و از اين شهر به اون شهر مگه ميزاره فکرت براي عبادت بيشتر آزاد بشه. خداييش خيلي نامرديه من اصلا" آزارم به مورچه هم نميرسه حتي دلم نمياد اون کسي که داره جادو ميکنه رو نفرين کنم اما اون بابا مثل نقل و نبات داره از اين کارها ميکنه تا به نحوي عذاب بده. خيلي نامرديه به خدا. بدتر از همه اينکه نميشه به کسي هم بگي ميخندن يا آبروت ميره. يه بار برا يکي گفتم آخرش گفت چه داستان قشنگي بود. يکي ديگه گفت تو شيشه نميکشي احيانا"؟ يکي از بدترين چيزها اينه که کسي حرفت رو نفهمه.